من که نقاشی ام تعریفی ندارد
لااقل خودت راهت را بکش و بـــــرو !!
.
.
.
برای با او و اوووهــ ـــا بودن چه بی طاقتی
اول من را تمام کن . . !
.
.
.
دیروز با اول شخص بوده ای …
امروز با سوم شخص …
چه راحت با اشخاص رابطه داری
.
.
.
کارَت که با من تمام شد
، پرت کن بیرون مرا . . .
راحت ترم …
تا بگویی دوستت دارم . . به دروغ . . .
.
.
.
هنوز هم با منی ، خیالت راحت ، دارمت
تو را کنار سگ های وحشی دلم بسته ام !

.

.

.

مانند شیشه
شکستنـــــم آسان بـــود . . .
ولی
دیگـــر به مــن دست نزن
این بار زخمی ات خواهم کرد
.
.
.

.
این اشتباه من بود که کار های تو رو با یه “ش” اضافه می خوندم
تو به قلبم “عق ” زدی و من اونو “عشق” می دیدم
تو برای دلم “ور” زدی و من اونو “شور” زدن دلت می دیدم
تو اراجیفت رو “عر” می زدی و من همه اونها رو”شعر” می دیدم
تو ارزش یه “اه” رو هم نداشتی اما من تورو “شاه” می دیدم !
.
.
.
صدا …
دوربین …
حرکت …
باز هم برایم نقش بازی کن !
.
.
.
وفا ! یعنی این که :
بعد از رفتنت
حتی نگذاشتم کسی بفهمد مرا دور زدی !
.
.
خــودَم قَبـــول دارم کـــهنه شـــده ام
آنـــقدر کــهنه…
کــه می شــوَد
رویِ گَرد و خـــاک تَنـــَم
یــادگــاری نــوشت…
بنویس
و…
برو…..
.
.
تو خوبی ، تو ماهی ، یه دونه ای
آره…
فقط آدم هم بشی حــــلّــــــه . . .
.
.
بعضی آدمها باید مثل جعبه ی سیگار برچسب هشدار داشته باشن
تا فراموش نکنی که دوست داشتنشون
فقط برای تو ضرر داره…
.
.
دل را بدنام نکنیـــــــــــــــــم …
آنچه بعضی ها در سینه دارند
کاروانسراست ؛
نه دل …
.
.
از پنجره شستند چرا ؟؟باران را
از یاد ببردند چرا ؟؟ یاران را
آنها به گمان خویش روشنفکرند
باور نکنید این دغل کاران را
.
.
.

دوستت دارم هایت را باور می کنم
درست مثل امضای آخر نامه هایت که می گویی خون است…
اما طعم آب انار می دهد
.
.
.